جناب رسول دانیال زاده رقابت در صنعت فولاد را چگونه میبینید و توجه به چه نکاتی موجب افزایش توان رقابتی و یا برخورداری از مزیت رقابتی در بازارهای داخلی میشود؟
رقابت در صنعت فولاد، مانند سایر صنایع، یک موضوع بدیهی و اساسی است که تعیین کننده موفقیت در بازار است. برای داشتن توان رقابتی قوی، باید ابتدا صنعت و رقبا را بهخوبی شناخت، نیازهای موجود و آینده را درک کرد، نقاط قوت و ضعف خود را بهخوبی مشخص کرد و در بهروزرسانی اطلاعات سازمان از همه جهات تقیّد داشت.
همچنین، باید بازارها را بهخوبی شناخت، حجم عرضه و تقاضا را رصد کرد، با قوانین و مقررات کشور آشنا بود و در صورت حضور در بازارهای بینالمللی، به قوانین بازار کشورهای هدف تسلط داشت. انعطافپذیری برای بهبود شرایط تولید، قابلیت کشف و جذب در بهکارگیری تکنولوژیهای جدید، درک درست از الزامات زیست محیطی آینده و سایر فاکتورهای مرتبط، نیز جزو پیشنیازهای اصلی رقابت در این صنعت هستند.در تعریف مزیت رقابتی، باید به خصوصیتی اشاره کرد که رقبا ندارند و یا به سادگی نتوانند از آن بهره ببرند.
در عرصه رقابت، مزیت رقابتی همانند نیرویزمینی در میدان جنگ محسوب میشود. در صنعت فولاد، امکان تأمین ارزان و کافی و بهموقع مواد اولیه، دسترسی به منابع انرژی ارزان و بهرهمندی از نیروی متخصص، از جمله مزیتهای رقابتی برجسته هستند. در شرایط فعلی، اهمیت این متغیرها از دیگر عوامل بیشتر است. با توجه به این موارد، میتوان با دقت و توجّه بیشتر به آنها، توان رقابتی در بازارهای داخلی و بینالمللی را افزایش داد.
جناب دانیال زاده برای افزایش رقابت در بازارهای جهانی به چه نکاتی باید توجه کرد؟
صنعت فولاد، همانند دیگر صنایع، نیازمند تحولات اساسی است تا در دراز مدت بتواند بقاء و توسعه داشته باشد و در عرصه کلان رقابت در صحنه جهانی تغییراتی را بهوجود بیاورد. الزامات زیست محیطی آینده و روند توسعه فناوریهای نوین، از جمله عواملی هستند که در تحولات اساسی برای صنعت فولاد نقش دارند. این تحولات با توجه به بحث تغییرات اقلیمی و ضرورت جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای که عوارض سنگینی هم بدنبال داشته، باید برای صنعت فولاد فراهم شوند.
در غیر این صورت، صنعت فولاد مجبور به تغییر رویکرد برای استفاده از تکنولوژیهای جدیدِ سازگار با محیط زیست خواهد بود و در غیر این صورت محکوم به فنا و حذف از چرخه تولید و رقابت جهانی خواهد شد.در حال حاضر، صنعت فولاد بهطور مستقیم به منابع انرژی تجدیدناپذیر و سوختهای فسیلی وابسته است که منبع اصلی تولید کربن هستند و سهم صنعت فولاد در انتشار کربن نزدیک به 25 درصد یعنی یک چهارم کل کربن منتشره در جوّ زمین است. این باعث میشود صنعت فولاد جزو اولین صنایعی باشد که در آینده تحت محدویتهای شدید قرار گرفته و ناگزیر از اعمال تغییرات اساسی در فرآیندهای تولیدی و یا جایگزینی منابع انرژی خود خواهد بود.
تغییر در جایگزینی منابع انرژی تجدید پذیر با سوختهای موجود، امری حتمی و فرآیندی اجتناب ناپذیر است ولی قطعاً در کوتاه مدت اتفاق نمیافتد. منابع سوخت فسیلی به سرعت به پایان میرسند و آثار تخریبی آنها به درجهای برسده که ناگزیر از حذف از چرخه مصرف شوند و یا دسترسی به منابع انرژی تجدید پذیر بحدّ کافی اقتصادی شود. بنابراین، کشورها و اقتصادهای بزرگی که متکی به این نوع از انرژیها در صنایع خود بوده اند، باید به همین گذارهها توجه کنند تا امکان رقابت در دراز مدتری بازتعریف شود. این به معنای این است که صنعت فولاد باید به سمت استفاده از تکنولوژیهای جدید و سازگار با محیط زیست و منابع انرژی تجدید پذیر حرکت کند.
برای این منظور، باید به تحقیق و توسعه در زمینه فناوریهای نوین، اختصاص بیشتری داده شود و سیاستهای حمایتی برای تشویق شرکتها به استفاده از این فناوریها و منابع انرژی تجدید پذیر، اجرا شود.ضرورت جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای و کاهش اثرات آن در صنایع، نه تنها باعث کاهش اثرات زیست محیطی مخرب، بلکه باعث کاهش هزینههای تولید و افزایش راندمان انرژی در صنعت فولاد نیز خواهد شد. بنابراین، تلاش برای کاهش مصرف انرژی در فرآیندهای تولید و جایگزینی منابع انرژی با تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست، از وظایف اساسی صنعت فولاد در آینده خواهد بود.
به طور کلی، توجه به الزامات زیست محیطی و توسعه فناوریهای نوین، امکان رقابت در دراز مدت را برای صنعت فولاد بازتعریف میکند. این به معنای تحولات اساسی در فرآیندهای تولیدی و جایگزینی منابع انرژی با تکنولوژیهای سازگار با محیط زیست است. این تحولات، از یک سو باعث کاهش هزینههای تولید و افزایش راندمان انرژی خواهد شد و از سوی دیگر، باعث کاهش اثرات زیست محیطی مخرب و جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای خواهد شد.
نظرات شما عزیزان:
|